paint-brush
این 2 مدل ذهنی تعیین می کنند که آیا راه اندازی هوش مصنوعی شما دوام خواهد آورد یا خیرتوسط@sinameraji
294 قرائت

این 2 مدل ذهنی تعیین می کنند که آیا راه اندازی هوش مصنوعی شما دوام خواهد آورد یا خیر

توسط Sina Meraji6m2025/01/31
Read on Terminal Reader

خیلی طولانی؛ خواندن

از نظر تاریخی، هر زمان که یک فناوری جدید و پیشرفت‌کننده ظهور کرده باشد، بازار را با هزاران برنامه کاربردی سفارشی جدید با استفاده از آن فناوری جدید در شکل یا شکلی پر می‌کند و همه را متعجب می‌کند که کدام محصول در نهایت برنده و ماندگار خواهد شد. در این پست، من 2 مدل ذهنی را به اشتراک می‌گذارم که معتقدم به ما کمک می‌کند بفهمیم کدام محصولات به احتمال زیاد بالاترین ارزش را ایجاد می‌کنند و به دست می‌آورند.
featured image - این 2 مدل ذهنی تعیین می کنند که آیا راه اندازی هوش مصنوعی شما دوام خواهد آورد یا خیر
Sina Meraji HackerNoon profile picture
0-item

از لحاظ تاریخی، هر زمان که یک فناوری جدید و پیشرفت‌کننده ظهور می‌کند، بازار را با هزاران برنامه کاربردی سفارشی جدید با استفاده از آن فناوری جدید در شکل یا شکلی پر می‌کند، اما اغلب مدتی طول می‌کشد تا ما شروع به دیدن محصولات عالی با ماندگاری کنیم.


اکنون برای اولین بار در مدتی است که یک فناوری نوآورانه جدید (LLM) ظهور کرده است و سیل محصولات هوش مصنوعی 99999 جهان را تحت تاثیر قرار داده است، بنابراین ما فقط در آستانه یافتن این موضوع هستیم که کدام محصولات و شرکت های فناوری جدید برای ماندگاری ساخته شده اند.


نکته جالب اینجاست که فناوری‌های نوآورانه به بنیان‌گذاران و استارت‌آپ‌های جوان ناشناخته این شانس را می‌دهند که به اوج برسند و جدید بسازند. انحصارات .


در این پست، من در مورد مدل ذهنی می نویسم که معتقدم شرکت های هوش مصنوعی پایدار را از آنهایی که لحظه ای شهرت خواهند داشت اما پس از آن محو می شوند، متمایز می کند. من همچنین نظرات خود را در مورد مدت زمانی که ممکن است این تکامل طول بکشد به اشتراک خواهم گذاشت.

#<24 ماه به انحصارهای فناوری جدید جهان

بله، من معتقدم که ما ظرف 24 ماه یا کمتر از محصولات سفارشی ساخته شده (که ممکن است بچسبند یا نمانند) به محصولات هوش مصنوعی به عنوان کالاهایی که نمی توانیم بدون آنها زندگی کنیم، خواهیم رفت. راه خوبی که من برای توصیف این موضوع پیدا کردم این است واردلی نقشه زنجیره ارزش (الف یوتیوبر آن را به شکل جدول تبدیل کرد زیرا درک شکل اصلی نقشه در نگاه اول کمی سخت است).

با LLM ها، جهان در مرحله 2 است و به آرامی به سمت مرحله 3 حرکت می کند.


در حالی که اکثر فناوری های قبلی یک دهه یا بیشتر طول می کشد تا از مرحله ساخت سفارشی خود به کالا برسند، من معتقدم محصولات مبتنی بر LLM در 24 ماه آینده به آنجا خواهند رسید، با توجه به اینکه LLM ها اولین فناوری در تاریخ هستند که فقط یک محصول را ارائه نمی دهند. ارزش را برای مشتریان افزایش می دهد، بلکه فرآیند تولید/طراحی/تفکر را به طور اساسی سریعتر و آسان تر می کند.


به عنوان مثال، در بیشتر سال‌های گذشته، من از ویژگی صوتی AI Chat GPT به صورت روزانه و گاهی برای چندین ساعت استفاده می‌کردم. گاهی اوقات به عنوان یک مشاور فنی هنگامی که نوبت به مبادله تصمیمات فنی پیامد و پیچیده می رسد، در مواقع دیگر برای بحث در مورد استراتژی های منابع انسانی و ارتباطات و غیره.


با استفاده مکرر از آن، به وضوح می‌توانم آنچه را که آنها از دست داده‌اند ببینم (مثلاً به خاطر آوردن آنچه در مورد آن صحبت می‌کنیم تا بتوانم به مرور زمان کمتر و کمتر درخواست کنم و فقط صحبت کنم و سریع‌تر تصمیم‌گیری کنم). همچنین می توانم ببینم که محصولات چت صوتی هوش مصنوعی چیزی است که روزانه یک میلیارد کاربر از آن استفاده می کنند. چیزی که برای من روشن نیست این است که کدام شرکت (یا شرکت ها)، از طریق چه رابط کاربری خاص و مدل تجاری و قیمت گذاری، این تجربه را ارائه خواهند کرد. من می توانم حدس بزنم (و در واقع من شخصاً به زودی چیزی در این فضا ارسال خواهم کرد)، اما فقط زمان مشخص خواهد کرد.

#مدل ذهنی 1: هوش مصنوعی به عنوان ابزار در مقابل هوش مصنوعی به عنوان یک شرکت کننده سازنده در یک تجربه انسانی

از آنجایی که من یک کاربر قدرتمند بسیاری از برنامه‌های هوش مصنوعی بوده‌ام (و از آنجایی که هوش مصنوعی را به طور آکادمیک مطالعه کردم و حرفه‌ام را در مدیریت محصولات هوش مصنوعی شروع کردم)، متوجه شدم نقش و پتانسیل محصولات هوش مصنوعی در زندگی‌ام را متفاوت از بسیاری از افرادی که دارند درک می‌کنم. اخیراً شروع به پذیرش محصولات هوش مصنوعی کرده است. به نوعی، فکر می‌کنم انتظارات بسیار بالایی از هوش مصنوعی دارم (و این روزها به ندرت ناامید می‌شوم، زیرا هوش مصنوعی می‌تواند بیشتر انتظارات من را برآورده کند)، با این حال اکثر مردم انتظارات بسیار کمی از هوش مصنوعی دارند و بنابراین هرگز سطح آن را تجربه نمی‌کنند. بهره وری/خلاقیتی که می توانستند به آن برسند.


این ممکن است به این دلیل باشد که من زمان کافی داشته ام تا از فکر کردن به هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار، به فکر کردن به هوش مصنوعی به عنوان یک شریک برابر در تصمیم گیری در حوزه های خاص، و حتی ایجاد مهارت هایم به گونه ای که این موضوع را در نظر بگیرد، داشته باشم. بنابراین از نظر عاطفی به من صدمه نمی زند که با هوش مصنوعی صحبت کنم که انگار در حوزه های خاصی متخصص است.


به طور کلی، من معتقدم شرکت ها و پروژه های برنده هوش مصنوعی آنهایی هستند که می توانند پتانسیل کامل هوش مصنوعی را ببینند. اگر می بینید که هوش مصنوعی یک پیشرفت حاشیه ای است، محصولاتی ایجاد می کنید که تا حد زیادی مفید هستند. به نظر می رسد که شما هرگز با بهتر شدن جزئی برنده نمی شوید، بلکه با یک مرتبه بزرگی یا بهتر بودن برنده می شوید.


شما می توانید این دوگانگی را در بین مهندسان و طراحان مشاهده کنید. من معتقدم فقط یکی از آنها برنده خواهد شد:

شماره 2 نوع مهندس

به نظر می رسد اکثر مهندسان ارشدی که من می شناسم از استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی برای کدنویسی اجتناب می کنند، گویی اذعان به اینکه این ابزار می تواند کارشان را انجام دهد به آنها آسیب می رساند. اگر از آنها بپرسید که آیا از هوش مصنوعی استفاده می کنند، تقریباً آزرده می شوند. وقتی بالاخره تصمیم می‌گیرند آن را امتحان کنند (چون دیدند کسی که برایشان احترام قائل هستند این کار را انجام می‌دهد)، در واقع از توانایی کامل آن استفاده نمی‌کنند. در عوض، آنها دستورات بسیار کوتاه می نویسند و هوش مصنوعی را به یک تکمیل کننده کد تقلیل می دهند و سپس نتیجه می گیرند که "این فقط یک ابزار دیگر است".


من فکر می‌کنم بخشی از آن به این دلیل است که آنها نمی‌توانند [یا انگیزه‌ای در برابر تمایل ندارند] به هوش مصنوعی به‌عنوان مهندس بهتری از خودشان در فضاهای با مشکل باریک فکر کنند.


وقتی به دستورات نوشته شده توسط مهندسان ارشد در مقابل مهندسان جوان نگاه می کنم، مهندسان جوان به طور مداوم اعلان های هوش مصنوعی بهتری هستند (و بنابراین در رابطه خود با هوش مصنوعی سازنده تر هستند) زیرا آنها انگیزه هایی برای استفاده از هوش مصنوعی دارند و بنابراین از هوش مصنوعی سود بیشتری می برند. مشوق هایی برای، زیرا آنها مهارت های هوش مصنوعی را وارد می کنند و در زمان و تلاش بسیار صرفه جویی می کنند. بر خلاف مهندسان ارشدی که سال ها صرف ساختن مهارت هایی کردند که اکنون می توانند واردات .

شماره 2 انواع طراحان

اگر طراح هستید، می توانید از هوش مصنوعی برای ایجاد تجربه جدیدی استفاده کنید که نحوه تعامل کاربران با سایر کاربران و/یا با اطلاعات را به طور اساسی بهبود می بخشد.


تعامل کاربر-کاربر و کاربر-اطلاعات، مولدهای اصلی ارزش در هر محصول فناوری هستند. اگر شما 10 برابر در تعامل ارزش آفرین/تسخیر کننده محصول اصلی پیشرفت کنید، به تازگی به شرکت خود مزیت رقابتی دیوانه کننده ای در بازار داده اید.


اخیراً با بسیاری از طراحان رابط کاربری برای راه اندازی خود مصاحبه کرده ام. به عنوان بخشی از فرآیند مصاحبه، سعی می‌کنم ببینم آنها استفاده از هوش مصنوعی را برای یک مشکل خاص در نوع خاصی از محصول چگونه تصور می‌کنند، و متوجه شدم 2 نوع رویکرد وجود دارد:


  1. هوش مصنوعی به عنوان ابزار: برای مشاهده لیستی از کارهایی که هوش مصنوعی می تواند برای شما انجام دهد، روی دکمه یا نماد کلیک کنید، مانند "خلاصه کردن"، "ایجاد __"، "پرسش یک سوال" و غیره.
  2. هوش مصنوعی به‌عنوان یک شرکت‌کننده در تجربه کاربر این است که: مانند یک انسان به هوش مصنوعی پیامک بزنید و ارزش کسب کنید. به عنوان مثال «اگر به ___ نیاز دارم با چه کسی صحبت کنم؟»، «آیا می‌توانید بین من و کاربر B مقدمه‌ای ایجاد کنید؟»، «هزینه فرصت تصمیم A با توجه به اینکه کاربر B در روز گذشته به اشتراک گذاشته است چقدر است؟» و غیره


مجدداً، مقدار تولید و جمع‌آوری شده بین این 2 حداقل در یک مرتبه بزرگی متفاوت است. اگر شما یک طراح هستید (یا در حال استخدام هستید)، باید آگاه باشید که آیا آنها به طور پیش فرض به روش نوع 1 یا نوع 2 فکر می کنند.

#مدل ذهنی 2: بر حسب تقاضا در مقابل هوش مصنوعی همیشه فعال

من در مورد این اصطلاحات از راهول وهرا ، مدیر عامل شرکت مافوق بشر در یک سخنرانی که در سال 2024 در یک رویداد در سانفرانسیسکو انجام داد.


هوش مصنوعی درخواستی هر چیزی است که به درخواست کاربر پاسخ دهد. از سوی دیگر، همیشه روشن بودن هوش مصنوعی در پس‌زمینه اجرا می‌شود و ممکن است اولین قدم را در تعامل انسان و هوش مصنوعی بردارد و می‌تواند اطلاعاتی از انسان-هوش مصنوعی-انسان یا انسان-هوش مصنوعی ایجاد کند که ارزش تولید می‌کند، بدون اینکه از او خواسته شود.


برای تعیین کمیت کدام یک از اینها برای کاربران و شرکت ها مشکل دارم، اما اگر بخواهم حدس بزنم، دومی را تصور می کنم. تصور کنید که در یک چت گروهی یا انجمن آنلاین هستید و پیامی دریافت می‌کنید که می‌گوید: «من متوجه شدم که جمع‌آوری سرمایه برای شما مهم است، و این عضو دیگر به دنبال شرکت‌هایی برای سرمایه‌گذاری است. می‌خواهید یک معرفی گرم داشته باشید؟». این می تواند ارزشی ایجاد کند که شما به عنوان کاربر حتی نمی دانستید که می توانید در آن گروه/چت یا انجمن به دست آورید، شاید به این دلیل که همیشه فید را بررسی نمی کنید، اما هوش مصنوعی اینطور است.


به طور مشابه، می توانید تصور کنید که هوش مصنوعی همیشه روشن در زمینه های مختلف دیگر چقدر می تواند قدرتمند باشد. به نوعی، می توانید هوش مصنوعی Always-On را به عنوان حداکثر کننده شانس در نظر بگیرید. شرکت‌کننده‌ای که از زمینه، نیازها و خواسته‌های شما آگاه است و دائماً به دنبال راه‌های جدید برای به حداکثر رساندن شانس شماست. به خصوص به روش هایی که برای شما ناشناخته است. من فکر می کنم که ارزش بدون سقف دارد.


اگر شرکت‌های هوش مصنوعی را می‌بینید که از این مدل‌های ذهنی برنده استفاده می‌کنند، وارد کشتی شوید و برای آن‌ها کار کنید/ روی آن‌ها سرمایه‌گذاری کنید، زیرا به احتمال زیاد آنها انحصارهای بزرگ فناوری بعدی خواهند بود.

L O A D I N G
. . . comments & more!

About Author

Sina Meraji HackerNoon profile picture
Sina Meraji@sinameraji
Building https://integralhq.com the AI app for online communities and teams, replacing Slack & Discord

برچسب ها را آویزان کنید

این مقاله در ارائه شده است...