وقتی سعی می کنید مستقیم باشید، اغلب به عنوان خیلی قوی برخورد می کنید؟
آیا شما را زورگو، بی ادب، بی احساس خطاب می کنند یا به شما برچسب های دیگری از این دست می دهند؟
ممکن است دوست داشته باشید که چیزها را همانطور که هستند بگویید، زیرا کتک زدن به سبک شما نیست. اما یک ارتباط صادقانه و مستقیم که فاقد شفقت است می تواند باعث شود دیگران احساس آسیب، عصبانیت و آزرده خاطر کنند.
وقتی دیگران در یک مکالمه بی احترامی می کنند، یا خاموش می شوند یا حالت تدافعی به خود می گیرند. وقتی خیلی تند برخورد می کنید، دیگران می توانند مخفیانه از شما متنفر باشند. به جای فعال کردن همکاری، چنین مکالماتی می تواند به روابط آسیب برساند.
مرز باریکی بین مستقیم بودن و بی ملاحظه بودن وجود دارد. اگر به سبک ارتباطی خود توجه نکنید، عبور از خط از صراحت به بی ادبی آسان است.
به عنوان مثال:
مستقیم: شما از شیوه های کدنویسی خوبی استفاده نکرده اید که خواندن و درک کد شما را سخت می کند.
بی توجه: کد شما بد است. شما یک کدنویس وحشتناک هستید.
مستقیم: من در حال حاضر چیزهای زیادی در بشقاب خود دارم. در حال حاضر نمی توانم به شما کمک کنم.
بی ملاحظه: نمی بینی که من در کار هستم؟ دست از اذیت کردن من بردارید
مستقیم: من فکر می کنم ایده شما ممکن است در سناریوهای خاصی کارساز نباشد. آیا میتوانیم آن را از طریق چند مورد استفاده که در ذهن دارم برای ارزیابی امکانسنجی آن اجرا کنیم؟
بی توجه: ایده شما هرگز جواب نمی دهد. در عوض، این چیزی است که من پیشنهاد می کنم..
اگر فقط بر بیان حقیقت تمرکز کنید بدون اینکه به درد و رنجی که برای دیگران ایجاد میکند اهمیت دهید، «گفتن آنطور که هست» میتواند شما را به یک دیوانگی تبدیل کند. صداقت تنها زمانی تحسین برانگیز است که آزارش ندهد.
وقتی چیزی میگوییم که ما را تغذیه میکند و اطرافیانمان را سرحال میکند، عشق و شفقت را تغذیه میکنیم. وقتی طوری صحبت می کنیم و رفتار می کنیم که باعث تنش و عصبانیت می شود، خشونت و رنج را تغذیه می کنیم.
- Thích Nhất Hạnh
هنر بیان موثر خود مستلزم برقراری ارتباط با دقت است تا پیام شما نه تنها دریافت شود، بلکه مورد احترام و ارزش قرار گیرد. در اینجا نحوه دفاع از خود بدون اینکه شما بهعنوان بیادب یا کنترلکننده تعبیر شود، آمده است:
مستقیم بودن کار دشواری است زیرا به سیستم عاطفی فرد ضربه می زند. گفتن چیزهایی که با دیدگاه های آنها همسو باشد، احساسات شادی را برمی انگیزد و در عین حال پیام های متناقض را منتقل می کند، واکنش های منفی را به دنبال دارد.
بزرگترین اشتباهی که مردم هنگام مستقیم بودن مرتکب میشوند این است که به کلماتی که استفاده میکنند توجه نمیکنند.
زبانی مانند این مسلماً دیگران را ناامید می کند و فوراً آنها را علیه شما برمی انگیزد. توهین به دیگران با بیان اظهارات شخصی یا تلاش برای اثبات اشتباه آنها یک نه بزرگ است. آنها احساسات منفی شدیدی را تحریک می کنند که آنها را در حالت دفاعی قرار می دهد:
هنگام مستقیم بودن، باید در انتخاب کلمات بسیار مراقب باشید.
از کلماتی که قضاوت کننده به نظر می رسند یا احتمال سوء تعبیر دارند اجتناب کنید. خیلی قوی برخورد نکنید در مورد مشکل بدون شخصی سازی صحبت کنید. نگرانی های خود را با لحنی خنثی و بدون قضاوت بیان کنید.
افراد دارای تحصیلات عالی نیز ارزش زیادی برای منطق قائل هستند و اهمیت احساسات را نادیده می گیرند. البته با بحث احساسی نمی توان در مناظره پیروز شد، اما گفتگو بحث نیست و انسان ذاتاً غیر منطقی است. ما موجوداتی احساسی هستیم. حذف یا تلاش برای حذف احساسات از مکالمه خود به معنای استخراج مقدار زیادی معنا و مفهوم است
- سلست هدلی
خلاصه با ملاحظه باشید. به دقت در مورد تأثیر آنچه می گویید فکر کنید و از کلمات پر احساس که باعث می شود گفتگوی مستقیم بی اثر می شود خودداری کنید. بین صداقت و همدلی تعادل برقرار کنید. افکار خود را بیان کنید و در عین حال توجه داشته باشید که به تفسیری منجر نشود که صلح را مختل کند یا باعث سوء تفاهم شود.
وقتی با کسی موافق نیستید یا دیدگاه متفاوتی دارید، به جای حمله، تحمیل و عجله در نظر خود، با کنجکاوی شروع کنید.
برای درک دیدگاه آنها سوال بپرسید:
آیا همه ما نمی دانیم چگونه سوال بپرسیم؟ البته ما فکر میکنیم که میدانیم چگونه بپرسیم، اما متوجه نمیشویم که اغلب سؤالات ما فقط شکل دیگری از گفتن است - لفاظی یا فقط آزمایش اینکه آیا آنچه فکر میکنیم درست است یا خیر. ما به جای پرسیدن به گفتن تعصب داریم زیرا در یک فرهنگ عملگرا و حل مسئله زندگی می کنیم که در آن دانستن چیزها و گفتن آنچه می دانیم به دیگران ارزش دارد.
- ادگار اچ. شاین
عجله کردن با عقایدتان به جای جلب توجهی که شایسته افکار و عقایدتان است، مقاومت را به خود جلب می کند. نشان دادن کنجکاوی برای درک دیگران امکان گفتگوی سالمی را ایجاد می کند که در آن اطلاعات می تواند به اشتراک گذاشته شود و در آغوش گرفته شود.
به عنوان مثال:
به جای: شما همیشه دیر به جلسات می آیید. رفتار شما باعث خرابکاری سایرین در تیم نیز می شود.
این را بگو: در 2 جلسه آخر متوجه شدم که شما 10-15 دقیقه بعد از شروع جلسه آمدید. چگونه می توانید به موقع در جلسات حاضر شوید و الگوی خوبی برای دیگران باشید؟
به جای: شما باید به دیگران اجازه دهید در بحث صحبت کنند. نگذارید دیگران حرف بزنند بی ادبی است.
این را بگویید: شنیدن دیدگاه های مختلف به ما کمک می کند تا تصمیمات بهتری بگیریم. چگونه می توانید مشارکت بیشتر دیگران را در بحث ها تشویق کنید؟
با سوالات مستقیم باشید،
ارتباط مستقیم اغلب شامل نظرات قوی است - شما راسخ به چیزی اعتقاد دارید و نمی بینید که دیگران چگونه می توانند به روش دیگری فکر کنند.
اما وقتی دیدگاه خود را بدون ارائه زمینه یا توصیف نحوه رسیدن به یک نتیجه معین به اشتراک می گذارید، به جای نظر ارزشمند، ممکن است به عنوان تکبر تلقی شود.
اثبات نظر صریح خود با پشتوانه آن با منابع معتبر اطلاعات، آزمایشها یا سایر دادههای مرتبط میتواند باعث شود که ادعاهای شما مقاومت کمتری داشته باشد و احتمال شنیده شدن و پذیرش آن بیشتر شود.
به عنوان مثال:
ماه گذشته چندین آزمایش انجام دادیم. داده ها نشان می دهد که [اشتراک نقاط داده کلیدی]. به نظر من راه حل بهتری برای پیاده سازی …
من فکر می کنم آنچه شما پیشنهاد می کنید ممکن است کارساز نباشد. در اینجا دلیل…
من بسیار مطمئن هستم که این کار می کند زیرا…
ادعاهای فوق العاده مستلزم شواهد فوق العاده ای است.
- کارل سیگان
بدون اینکه وارد قلمرو تکبر با توضیح روند فکری خود شوید، صریح باشید و از این طریق به دیگران فرصت دهید تا کلمات شما را معنا کنند.
برای ابراز عقیده خود اعتماد به نفس لازم است، اما اگر در تلاش برای ظاهر با اعتماد به نفس، فروتنی را فراموش کنید، چه؟
ایجاد اعتماد به نفس در لحن، کلمات و زبان بدن شما می تواند فوراً توجه دیگران را به خود جلب کند، اما اعتماد به نفس بدون فروتنی به زودی نفرت انگیز می شود.
اعتماد به نفس، اینکه چقدر به خودتان اعتقاد دارید مهم است. اما، فروتنی برای دانستن اینکه کجا کوتاه می آیید به همان اندازه مهم است. آنچه می تواند از طریق اعتماد به نفس تزلزل ناپذیر باعث تکبر شود، با فروتنی اجتناب می شود.
تواضع با اعتماد به نفس، ایمان به توانایی هایمان است در حالی که قدردانی می کنیم که ممکن است راه حل درستی نداشته باشیم یا حتی به مشکل درست رسیدگی کنیم. این به ما شک کافی برای بررسی مجدد دانش قدیمی و اعتماد به نفس کافی برای دنبال کردن بینش های جدید می دهد.
- آدام گرانت
ارتباط مستقیم بدون تواضع مطمئن دستوری برای فاجعه است. اعتماد به نفس شما که باید ارتباط شما را آسان و پذیرا کند، می تواند بدون فروتنی تأثیر معکوس و نامطلوب داشته باشد.
شما ممکن است آگاه تر، با تجربه تر یا دارای عنوان شغلی بهتری باشید، اما این دلیل کافی برای گوش دادن دیگران به شما نیست.
من با تجربه ترم من این را بهتر می دانم.
من ارشد شما هستم نظر من باید مهم باشد
بازخورد من را جدی بگیرید من مدیر شما هستم
اقتدار می تواند به شما قدرت تصمیم گیری نهایی را بدهد، می تواند باعث شود شما در یک بحث پیروز شوید، اما نمی تواند شما را به خرید دیگران وادار کند.
دستور دادن به دیگران و انتظار از آنها برای پیروی کورکورانه انگیزه و تمایل آنها برای کمک به موفقیت شما را از بین می برد. می تواند آنها را علیه شما برانگیزد و آنها را وادار کند که هر چه می گویید یا انجام می دهید رد کنند.
ارتباط قدرت دارد. اما مانند هر شکل دیگری از قدرت، باید به طور موثر مهار شود، در غیر این صورت اغلب اوقات می تواند نتیجه معکوس داشته باشد.
- هلیو فرد گارسیا
وقتی نکته ای را مطرح می کنید، تبادل نظر می کنید، بازخورد را به اشتراک می گذارید یا هر چیزی را می گویید که در آن صراحت دخیل است، دانش، تجربه و موقعیت خود را با پیام مخلوط نکنید. مهم نیست که چقدر می دانید یا چقدر درست می گویید. مقتدر بودن و در عین حال مستقیم بودن، فوراً مکالمه را از بین می برد.
برای داستان های بیشتر، من را در لینکدین یا اینجا دنبال کنید.